پنجشنبه ۱۶ فروردین ۰۳

اساتيد مشهور تاي چي چوان

آموزش تخصصي تاي چي،دانلود فيلم آموزش تاي چي

اساتيد مشهور تاي چي چوان

۳,۶۸۰ بازديد

تاي چي چوان در بين هنرهاي رزمي ، گوهريست كه اساتيد برجسته آن علاقه چنداني به شناخته شدن و كسب شهرت نداشتند و اين افتادگي و شخصيت والا ،تا به امروز و اساتيد معروف معاصر نيز ادامه يافته است تا جائيكه  اگر شما از يكي از آنها سوال كنيد كه تاي چي را تا چه حدي ميداند ، جواب خواهد داد ، من تجربه اندكي در اين زمينه دارم  . و يا در مسابقات جهاني ووشوي سنتي كه در يكي دو سال اخير برگزار شد ديديم كه يكي از ۱۰ استاد برتر ووشوي چين ، همانند ديگر شركت كنندگان در مسابقه شركت نموده و در صف ثبت نام و تحويل مدارك مي ايستد و اجازه نمي دهد ارفاقي در اين خصوص براي او قائل شوند. آنچه در ادامه مطلب خواهيد خواند معرفي برخي از اساتيد گذشته ، معاصر و حال حاضر تاي چي چوان است كه با ذكر خاطراتي از آنها همراه شده است .

* چن فا كه Chen  Fa Ke

اساتيد مشهور تاي چي چوان

به ادامه مطالب برويد

 

 

چن فا كه از اساتيد برجسته تاي چي چوان است كه در سال ۱۸۸۷ ميلادي در روستاي چن جياگو يعني زادگاه تاي چي چوان ، چشم به جهان گشود . او متعلق به هفدهمين نسل خاندان چن و وارث هنر رزمي اين خاندان است . پدر بزرگ او  ” چن چانگ شين ” معروف است كه اصلاحات مهمي در اين هنر بعمل آورده و براي نخستين بار آن را به هنر آموزي غير منتسب به خانواده خود آموخته است.  چن فا كه ، با شور و اشتياق فراوان از يادگار خانوادگي خود حفاظت كرده است . او در تمرينات خود بقدري ساعي بود كه برنامه ۳۰ بار تمرين فرم تاي چي چوان ( ۱۰ بار صبح ، ۱۰ بار ظهر و ۱۰ بار شب) را براي خود به يك قانون تبديل كرده بود. او در آفتاب تابستان به اجراي فرم ميپرداخت تا با استفاده از سايه خود ، نكات و اشكالات حركت خود را ببيند و اصلاح كند . او گاهي اوقات ، تا ۱۰۰ بار فرم خود را در يك روز تمرين ميكرد و در كنار آن تمريناتي با يك ديرك حدودا ۴ متري بقطر ۱۵ سانتيمتر ، نيز انجام ميداد. او براي تقويت مچ و ساعدهاي خود ، ديرك را تا ۳۰۰ مرتبه در روز با شوكي قوي به حركت در مي آورد. آغاز معروفيت او در روستاي محل تولدش به زماني برميگردد كه او فقط ۱۷ سال داشت . در آن زمان مرد تنومند و قوي هيكلي در روستا زندگي ميكرد كه با لقب   گاو ميش شناخته ميشد. يك روز گاوميش محكم مچ دست فاكه را گرفت و فاكه فقط با اجراي يك شوك تاي چي چوان نه تنها مچ خود را رها كرد بلكه گاوميش را بر روي زمين پرتاب كرد. وقتي او از زمين بلند شده و سعي داشت مجددا چن را بگيرد ، چن با استفاده از حركت ” اژدهاي سياه از آب بيرون مي آيد ” ، حمله حريف را مهار كرده و طوري او را  پرتاب ميكند كه در فاصله ۳ متري و بر پشت روي زمين فرود مي آيد. فاكه در ۲۰ سالگي در مسابقه اي از مبارزات ووشو كه در شهر نزديك روستاي او برگزار شده بود شركت  ميكند كه هيچ حريفي نمي تواند در مقابل او مقاومت نمايد. كم كم آوازه و شهرت او در منطقه پيچيده و خبر ظهور اين پديده به گوش فرمانروا  هان فو جو (Han Fu Ju) ميرسد. فرمانروا پيكي را نزد چن فرستاده و از او دعوت ميكند تا به مقر فرمانروايي او رفته و مقام استاد ارشد هنرهاي رزمي آنجا را بر عهده بگيرد . چن صراحتا اين پيشنهاد را رد ميكند كه اين كار او حاكم را بخشم آورده و با اشاره اي به يكي از مردان خود دستور ميدهد تا با نيزه به گلوگاه چن حمله كند . چن كه كاملا غير مسلح بود ، منتظر رسيدن نوك نيزه مانده و آنگاه با نشستي ناگهاني و با نيروي چرخشي تاي چي ، دايره اي را در هوا با دستانش ترسيم كرده و دسته نيزه را محكم ميگيرد . سپس با پيچشي مختصر و با انتهاي نيزه ، ضربه اي به مرد حمله كننده وارد مي آورد كه او را چند متري به عقب پرتاب ميكند. حاكم راضي نشده و از چن ميخواهد تا در وسط دايره اي بايستد و دستهايش را در پشت بدنش نگهدارد. آنگاه از چن ميپرسد آيا ميتواند از پس حمله يكي از مربيان ووشو كه با شمشير پهن به او حمله ميكند ، برآيد. چن پاسخ ميدهد : ” ميتوانيد آزمايش كنيد ”. وقتي آن مربي با تيغه شمشير خود به چن حمله ميكند ، چن فاكه بدون آنكه از دايره خارج شود ، حمله را مهار كرده و با اجراي تكنيكهاي ” دو موج ” و ” دو لگد ” از فرمهاي چن تاي چي چوان ، شمشير را از دست  حريف خارج كرده و او را مغلوب مينمايد. چن فاكه در سال ۱۹۲۸ ميلادي بنا به دعوت چن ژائوپي (Chen Zhaopei) نوه عمويش ، به شهر پكن ميرود تا به آموزش تاي چي چوان بپردازد. در آن زمان سه برادر بنام ” لي (Li) ” در پكن زندگي ميكردند كه در هنرهاي رزمي شهرت فراواني داشتند. برادران لي بسيار متكبر و مغرور بودند و براي تاي چي چوان خانواده چن اهميتي قائل نبودند. وقتي برادران لي خبر ورود چن فاكه به پكن را دريافت ميكنند ، از وي براي مبارزه دعوت بعمل ميآورند. چن وقتي به خانه آنها ميرسد كه هر سه برادر درخانه بودند. ابتدا برادر بزرگتر كه قد بلند و چهارشانه بوده است ، با نخوت و لحني توهين آميز شروع به صبحت كرده و در حمله به چن پيش قدم ميشود. چن با حركتي برق آسا و فرياد ” ها ” ، برادر بزرگتر را به لبه پنجره كنار در ميكوبد و  دو برادر ديگر با ديدن اين صحنه ، جرات نمي كنند هيچ حركتي از خود نشان دهند. پس از اين اتفاق ، شهرت چن فاكه  در پايتخت مي پيچد بطوريكه او ديگر قادر نبوده جمعيت مراجعين را براي فراگيري تاي چي چوان ، مهار كند. در بين مراجعين علاقمند براي ياد گيري تاي چي چوان ، ” شو يوشن (Xu Yushen) “  كه بعدها رئيس مركز ووشوي بي پينگ (Beiping) شد و اساتيد مطرحي همچون  ” لي جيان خوا (Li Jianhua) ” و  ” شن جياژن (Shen Jiazhen) ” هم حضور داشتند. آنها نزد چن آمده و درخواست مبارزه دوستانه اي ميكنند و در حين مبارزه بر مهارت بالاي چن ، صحه گذاشته و از او ميخواهند هنر خود را به آنها نيز آموزش دهد. ” يانگ شيائولو (Yang Xiaolou) ” هنرپيشه معروف اپراي پكن كه در حركات كونگفو مهارت داشته و نقش قهرمانان اساطيري را روي صحنه ايفا ميكرد نيز از چن ميخواهد تا استاد كونگفوي او باشد. شاگردان چن ، متفق القول به مهارتهاي ناب استاد خود معترف بودند و بهمين مناسبت ، يك جام نقره با كنده كاري ” بزرگترين استاد تاي چي ” بصورت جمعي به او اهدا مينمايند. چن فاكه پس از آن ، مركز آموزش ووشوي خود را در پكن داير نموده و بتدريج به گسترش تاي چي چوان خانواده چن ميپردازد.

روزي ” شو يوشن ” كه مسئول برگزاري يك سري از مسابقات ووشو در پكن بود ، از چن هم براي مشاوره دعوت نموده و در حال بحث بر سر قوانين مسابقات بودند كه يكي پيشنهاد ميدهد ، زمان مبارزه ۱۵ دقيقه باشد. چن فاكه، سه شماره شمرده و ميگويد ، براي تعيين برنده يك ، دو ، سه شماره كافيست . ” لي جيا خوا ” كه در آنجا حضور داشت نگاهي ترديدآميز به چن ميكند . چن با لبخندي ميگويد اگر باور نداري ميتوانيم آزمايش كنيم . لي كه دو متر قد و ۱۰۰ كيلوگرم وزن داشته برپاميخيزد. او پيش از اين استاد آموزش ووشو در دانشگاه شمالشرقي چين بوده و در سبك پاكواي ووشو نيز مهارت داشته است . لي با حركتي به چن نزديك شده و چن با يك حركت لولايي ، يك تكنيك تدافعي اجرا مينمايد كه در نتيجه ضربه ، لي در حدود ۳۰ سانتيمتر از زمين بلند شده و محكم به ديوار مقابل برخورد ميكند .در اثر اين برخورد قاب عكس شيشه اي روي ديوار تكه تكه ميشود . با آنكه لي آسيبي نمي بيند اما ذرات پودر گچ ديوار ، در نسوج لباس او نفوذ كرده بودند!  در آن مسابقه ، ” شن سان (Shen San) ” كشتي گير معروف ملي چين هم شركت كرده بود. پس از كمي گفتگوي دوستانه ، شن از  فاكه ميپرسد : يك استاد تاي چي در مواجه با يك كشتي گير ، چه كاري ميتواند بكند ؟ چن با لبخند پاسخ ميدهد : مگر شما ميتوانيد حريفتان را خودتان انتخاب كنيد؟ آنگاه توافق ميكنند نمايشي از رويارويي يك استاد كشتي با يك استاد تاي چي را نشان دهند. چن دو دست خود را بلند كرده و از شن ميخواهد كه  او را بگيرد. وقتي شن دستهاي چن را ميگيرد ، تمامي حاضرين توقع يك درگيري و زورآزمايي را داشتند . ولي اين حالت بيشتر از ۳ ثانيه طول نمي كشد و هردو مبارز ميخندند . مبارزه تمام شده بود! دو روز بعد ، چن در حال تدريس تاي چي در مركز آموزش خود بوده است كه شن با هديه اي گرانبها به ديدن چن ميآيد. شن رو به شاگردان چن كه با حيرت اين صحنه را نظاره  ميكردند، نموده  و ميگويد :” استاد چن نه تنها در ووشو استاد است ، بلكه استاد اخلاق نيز هست. آن شب استاد چن به من اجازه داد تا دستانش را بگيرم . من سعي كردم از ممنتم حركت او استفاده كنم ولي نتوانستم . وقتي سعي كردم پايم را از زمين بلند كنم ، ديدم كه بازهم توان انجام چنين كاري را ندارم و فورا متوجه برتري استاد چن شدم. استاد چن نه مرا زمين زد و نه به كسي چيزي گفت و اين بسيار با ارزش است. من امروز آمده ام تا مراتب قدرداني خود را ابراز كنم.”  اينها فقط گوشه اي از شخصيت والاي چن فاكه بود . او سالها در پكن زندگي كرد بدون آنكه در بين ووشوكاران ، دشمني براي خو بتراشد. از بين شاگردان بي شمار چن فاكه ، اساتيد مشهوري پا به عرصه ووشو نهادند كه برخي از آنها عبارتند از : ليو روي ژان  – تانگ هائو  – گو ليو شين  – لئي مومين  – تيان شيوچن  -  لي جين وو  -  فنگ جي چيانگ  -  لي جونگ يين   كه برخي از آنها قبل از پيوستن به جمع شاگردان چن فاكه ، در سبكهاي ديگري از ووشو ، مرتبه استادي داشته اند. اين نكته نماي گويايي از جايگاه چن فاكه بعنوان استادي از تاي چي چوان خانواده چن  در بين اساتيد روزگار خود ميباشد. پس از بنيانگذاري چين جديد ، چن فاكه با همكاري يكي ديگر از اساتيد ووشو بنام ” هو يائوژن ” ، انجمن ووشوي پايتخت را برياست خود چن فاكه تاسيس كرده و در آنجا به اشاعه تاي چي چوان خانواده چن ميپردازد . چن فاكه در سن ۷۰ سالگي در پكن و در اثر بيماري در گذشت.

* چن ژائو پي  Chen Zhao Pei

چن ژائو پي يكي از اساتيد نسل هجدهم خاندان چن و از جمله نخستين كسانيست كه سبك چن تاي چي را به بيرون از روستاي چن برده و تدريس نموده است. او عاشق تدريش و اشاعه تاي چي چوان بود. او پرورش دهنده چهار ببر نسل نوزدهم(Taiji Jingang) يا چهار استاد برجسته نسل نوزدهم يعني   ” چن ژنگ لي (Chen Zheng Lei) ، چن شيائو وانگ(Chen Xiao wang)، وانگ شي آن (Wang Xi An) ، و  ژو  تين  چاي (Zho Tian Cai) ” ميباشد . او را ميتوان احيا كننده مجدد تاي چي چوان بشمار آورد.

چن ژائو پي در هشتم آوريل ۱۸۸۳ در روستاي چن جياگو بدنيا آمد. او كه خود را ” جي فو (Ji Fu) ” ميناميد ، مطابق سنت خانوادگي ، تاي چي چوان را از كودكي نزد پدرش ” چن دنگ كه (Chen Deng Keاز نسل هفدهم ) ” آموخت و سپس اين هنر را نزد عموي پدرش ” چن يان شي (Chen Yan Xi از نسل شانزدهم) و پسر عموي پدرش يعني” چن فا كه “  ادامه داد. او بعدها تئوري تاي چي را نزد ” چن پين سان (Chen Pin San از نسل شانزدهم) فراگرفت . او در جواني با شور و اشتياق فراوان به تمرين تاي چي ميپرداخت و در سرما و گرما ، روزانه ۳۰ بار فرمها را تمرين ميكرد. او در ۲۱ سالگي روستا را ترك كرده و در استانهاي ” گان سو”  و “  هبي “  به تدريس پرداخت . پس از ۷ سال به روستا برگشته و در انجمن هنرهاي رزمي منطقه “ون (Wen) ” بعنوان مربي مشغول بكار شد. او كه در زمينه گياهان دارويي هم فعاليت ميكرد در سال ۱۹۲۸ بنا به دعوت يكي از متخصصين گياهان دارويي ، براي تدريس تاي چي چوان به پكن رفت . در آن زمان تاي چي چوان سبك يانگ در پكن شناخته شده بود و تاي چي كاري نبود كه نداند سبك رزمي يانگ لوچان ، برگرفته از سبك رزمي روستاي چن جياگو ميباشد. لذا بسياري از كساني كه متوجه شدند  چن ژائو پي از نوادگان خاندان چن و استاد هنرهاي رزمي است ، نزد او آمده و خواستار شاگردي او شدند.ژائو پي در پكن بطور همزمان در هفده مركز مختلف از جمله دانشگاه ” چائو يانگ ” و دانشگاه ” يو ون ” تدريس مينمود. پس از مدتي(يعني سال ۱۹۳۰) مسئولين شهر نانجينگ كه آوازه ژائو پي را شنيده بودند از وي براي تدريس دعوت بعمل آوردند. او كه نمي توانست خيل عظيم شاگردانش را در پكن رها كند از استادش ” چن فا كه ” دعوت كرد تا براي تدريس  به پكن بيايد و خود به نانجينگ رفت و در مراكز مختلف به امر آموزش مشغول شده و نيز بعنوان استاد افتخاري انستيتو مركزي هنرهاي رزمي نانجينگ منصوب گرديد.او در سال ۱۹۴۲ به شهر ” شيان” در استان” شان شي ” دعوت شده و در نيروگاه رودخانه زرد مشغول تدريس شد. در سال ۱۹۵۸ به روستاي چن جياگو رفته و در بهار همان سال در مسابقات هنرهاي رزمي استان هنان شركت نموده و مقام اول را بدست آورد. دراين ايام او متوجه شد كه بدليل استرسهاي ناشي از جنگ جهاني و جنگهاي داخلي بين كمونيستها و ناسيوناليستها ، ديگر مردم زيادي به تمرين تاي چي نمي پردازند و ديگر كسي نيست كه تاي چي را به نسل بعدي بياموزد. اين مسئله او را بسيار نگران كرد زيرا ميديد كه اين هنر كم كم رو انحطاط و نيستي ميرود. بنابراين به محل كار خود در نيروگاه رودخانه زرد برگشته و تقاضاي بازنشتگي زودتر از موعد نمود. سپس با شور و اشتياق فراوان به روستاي چن جياگو و زندگي دلاورانه خود بازگشت تا بستر يك آموزش  بنيادي را بگستراند. او حدود ۳۰ تن از كودكان مستعد روستا را در مقابل در منزلش جمع كرده و شروع به تدريس نمود . او در جلوي كلاس آموزش ميداد و همسرش پشت سر او تكنيكها را تصحيح ميكرد. او خيلي پر حوصله بود و از تصحيح تكنيكها ، رنج بسياري متحمل ميگرديد ولي هيچوقت عصباني نمي شد.تاي چي چوان پر شور و با نشاط تولدي دوباره در منطقه ون شيان پيدا كرده بود اما اين شور و نشاط چندي نپائيد زيرا طي اين سالها بلاياي طبيعي مختلفي همچون سيل و خشكسالي  دامن گير مردم شد و با آغاز انقلاب فرهنگي چين ، تاي چي چوان بعنوان يك سنت قديمي و مهجور و نوعي خرافات معرفي شده و گسترش آن ممنوع اعلام گرديد . همچنين از آنجائيكه ژائو پي در سال ۱۹۳۰ ارتباطاتي با ناسيوناليستهاي نانجينگ داشته ، متحمل مرارتهاي بسياري گرديد. در اين دوران ،  امكان تدريس و تحصيل تاي چي بسختي ميسر ميشد. “چن كه سن (Chen Kessen) “  پسر ژائو پي نقل ميكند كه :” در كوران انقلاب فرهنگي چين ، پدرم آزار و اذيت هاي بسياري كشيد و متهم به شركت در جلسات مبارزاتي گرديد . اما در سكوت شبها ، چن ژنگ لي و تعداد ديگري از شاگردان برجسته پدرم ، مخفيانه نزد او رفته و به فراگيري تاي چي چوان ميپرداختند. پدرم شجاعانه نشان داد كه از آزار و اذيت ها نمي هراسد و به آموزش تاي چي ادامه مي داد.”  ژائو پي قطعه شعري دارد بدين مضمون : ” در هشتمين دهه عمرم به آموزش تاي چي مشغولم و هراسي از سختي يا همواري راهي كه در پيش گرفته ام در دل ندارم. چه بادهاي هراسناك بوزند و چه بارانهاي سهمگين ببارند و هر مشكلي كه پيش بيايد ، من دلخوش به ديدن آنم كه خانه روستائيم مملو از وارثان نسل آينده است”.

 

او ميديد كه شاگردانش گاهي با جديت و گاهي با سستي تمرين ميكنند. اين امر او را بشدت عصباني ميكرد ولي هيچگاه به روي خود نمي آورد و در عوض سعي ميكرد به شاگردانش بفهماند كه چرا بايد با پشتكار به تمرين ادامه دهند. او داستانهايي از موسيقيدانان معروف چين كهن تعريف ميكرد كه براي بنيان نهادن موسيقي اصيل چيني چه سختيها كشيده و با ماليدن نمك به چشمانشان ، خود را كور كردند تا فقط بر قوه شنوايي و لامسه خود اتكا نموده و با تمركز كامل ، اين موسيقي را بپرورانند. همچنين از ژنرال ” يوئه في (Yueh Fei) “  برايشان ميگفت كه از مادرش خواسته بود عبارت : ” خودت را عاشقانه وقف وطن كن ” را بر پشت او خالكوبي كند. او اين داستانها را براي شاگردانش نقل ميكرد تا آنها قهرمانان اين داستانها را الگوي زندگي خود قرار داده و سعي ميكرد به ايشان بفهماند كه آنها نسل بعدي ميراث دار اين هنر هستند و براي زنده نگهداشتن آن بايد مدام تمرين كنند.اگر اين كار را نكنند  ، نسل آنها سنت شكني كرده و نخواهند توانست اين هنر را به نسل هاي بعدي منتقل كند. در پايان انقلاب فرهنگي كمونيستها تصميم گرفتند كه هنرهاي رزمي را گسترش دهند. اين خبر روحيه و اعتماد بنفس استاد را بطرز چشمگيري افزايش داد و آموزش او ابعاد وسيعتري بخود گرفت .او با پشتكار فراوان آموزش ميداد و  اگر كسي تكنيكي را ياد نمي گرفت ، او بارها و بارها آنرا برايش تكرار ميكرد . او نه تنها حركت را تشريح ميكرد بلكه اصول پشت آن و كاربردهاي آنرا نيز توضيح ميداد. او در سن هشتاد سالگي هم ميتوانست تويي شو را آموزش دهد.او در سال ۱۹۶۴ در مسابقات ملي هنرهاي رزمي شركت نموده و بعنوان “ استاد برتر تاي چي چوان ” برگزيده شد و در همان سال بعنوان عضو انجمن ملي ووشو منصوب گرديد.


 

در سال ۱۹۷۲ ژائو پي پس از شركت در مسابقات ووشوي استان هنان ، چند روزي در ژنگ ژو (مركز استان هنان) اقامت گزيد. در اين مدت مشتاقان تاي چي دسته دسته بديدن او ميآمدند و از او مي خواستند به آنها تاي چي بياموزد و ژائو پي لبريز از شور و اشتياق ، عاشقانه و بدون وقفه ، تمام روز را به تدريس و نمايش حركات تاي چي چوان ميپرداخت . وقتي پسرش از او ميخواهد كه كمتر خود را به زحمت بياندازد پاسخ ميشنود كه :” من براي آموزش تاي چي ، ستمها كشيده ام و مخفيانه آنرا آموزش داده ام . حالا كه دولت مشوق اينكار است و اين همه علاقمند براي فراگيري آن آمده اند ، چطور اين فرصت طلايي را از دست بدهم “. او بقدري به اينكار ادامه داد تا اينكه در بيمارستان بستري شد. پس از ترخيص از بيمارستان ، پزشكان به او استراحت مطلق دادند ولي ژائوپي كسي نبود كه استراحت كند .تا اينكه بلاخره در روز ۳۰ ام دسامبر ۱۹۷۲در سن ۸۰ سالگي در اثر بيماري هپاتيت درگذشت. او تمام عمر خود را بدون آنكه بدنبال شهرت و مقام باشد به تدريس تاي چي چوان پرداخت . او  جوهره تاي چي چوان را به مردم شناساند و قائله ريشه يابي منشاء تاي چي چوان را خاتمه بخشيد. استاد چن ژنگ لي ميگويد : ” مرگ او ناشي از كار بيش از حد بود. شرايط زندگي او در روستا چندان تعريفي نداشت و او نمي توانست انرژي را كه در آن سالها صرف آموزش ميكرد جايگزين نمايد. او درگذشت اما گروهي از جوانان عاشق تاي چي چوان را برجاي گذاشت. اساتيد اين سبك ، چه از روستاي چن جياگو باشند و چه جاهاي ديگر ، همه دنباله رو او هستند.او كسي است كه اين هنر را از مسير فنا به حيات دوباره رساند و نسل بعدي اساتيد را در روستاي چن جياگو پرورش داد”. چن ژائو پي در تاريخ توسعه سبك چن تاي چي چوان ، استاد بزرگي است چراكه ضمن احيا ي مجدد اين سبك ، نقش پل ارتباطي نسل قبل و نسل بعدي خود را به بهترين نحو ايفا نمود. از تاليفات او ميتوان به كتب ذيل اشاره كرد:

۱ – نگاهي اجمالي بر سبك چن تاي چي چوان ( سال  ۱۹۳۵- Chen Shi Taijiquan Hui Zong).

2- پيش درآمدي بر تاي چي چوان ( سال  ۱۹۳۵- Taijiquan Ru Men).

3- سبك چن تاي چي چوان مصور  ( سال ۱۹۶۲ – Chen Shi Taijiquan Yin Meng ).

۴- سيزده فصل در تئوري تاي چي چوان ( Chen Shi Taijiquan Lilun Shisan Pian  اين كتاب منتشر نشده و نسخه خطي آن در سال ۱۹۷۲ كامل گرديد).

روحش شاد

 

* يانگ لوچان  Yang Lu chan

يانگ فو كوئي (Yang Fu Kui) معروف به يانگ لو چان ، ابداع كننده سبك يانگ تاي چي چوان است .او در سال ۱۷۹۹ ميلادي در روستاي نان گوئن شهرستان يونگ نيان از توابع گوانگ پينگ در استان هبي چين ، در خانواده اي فقير چشم به جهان گشود. او از كودكي به فراگيري هنرهاي رزمي شائولين پرداخت و بدليل نياز خانواده اش از ۱۰ سالگي در يك مغازه خواربار فروشي مشغول به كار گرديد. يك روز مرد تنومند و بي ادبي وارد داروخانه  Tai He در مجاورت محل كار لوچان شده و درخواست داروي گياهي گرانبهايي نمود و قصد داشت مبلغ ناچيزي در قبال آن بپردازد. آنچه كه لوچان توانست ببيند فرياد بلند آن مرد و پرتاب مشت او بود و  صحنه بعدي اينكه مرد تنومند تا وسط خيابان پرتاب شد بدون اينكه داروخانه دار حركت چندان تندي از خود نشان داده باشد. لوچان احساس كرد اين كار عجيبي است كه يك نفر بتواند بدون استفاده از قدرت بدني، چنين ضربه شاهكاري بزند. لوچان پس از چند روز اين شجاعت را در خود ايجاد كرد كه نزد داروخانه دار رفته و از وي تقاضاي شاگردي نمايد. نام داروخانه دار ” چن دهو (Chen De Hu) “  و از اهالي روستاي چن چياگو بود. چن دهو ابتدا جانب احتياط را رعايت كرده و از پذيزش يانگ اجتناب نمود ولي پس از اينكه صداقت و نجابت لوچان را ديد به او گفت كه نام هنر رزمي اش، تاي چي چوان بوده و اين هنر متعلق به روستاي چن جياگو در شهرستان ون شيان استان هنان ميباشد و ادامه داد كه در روستاي من ، مردم زيادي به تمرين تاي چي ميپردازند و استاد من، استاد  ” چن چانگ شين (Chen Chang Xing) معروف ميباشد. لوچان بسيار ذوق زده شده و از چن دهو خواست تا او را به استاد چن چانگ شين معرفي كند. پس از موافقت چن دهو ، يانگ سريعاْ يونگ نيان را به مقصد روستاي چن ترك نمود و در منزل استاد بعنوان خدمتكار ساكن و مشغول به كار گرديد. لوچان پس اينكه استعداد و صداقت خود را به استادش نشان داد تحت تعليم وي قرار گرفته و در واقع اولين غريبه ايست كه هنر رزمي چن چوان ( يعني هنر مشت زني سبك چن) يا همان تاي چي چوان، به وي تعليم داده شده است. يانگ همراه با ديگر اعضاي خانواده چن و در سرما و گرما به تمرين تاي چي مي پرداخت. گفته ميشود يانگ پس از شش سال به زادگاهش برگشت و مردم روستا كه ميخواستند هنر رزمي او را محك بزنند از او خواستند در مبارزه اي شركت كند . او در اين مبارزه شكست را پذيرفت ولي هيچگاه اميد خود را از دست نداد و مجدداْ براي يكدوره شش ساله ديگر به روستاي چن جياگو عزيمت نمود. دومين بازگشت لوچان به زادگاهش مصادف بود با سال نو چيني . مردم از اين بابت هيجان خاصي داشتند و تصور ميكردند كه او ديگر شكست ناپذير است. در آن منطقه رزمي كار ديگري زندگي ميكرد كه بنوعي با روستاي چن در ارتباط بوده و سبكهاي متعدد رزمي را كار كرده بود. او تمايل داشت تا توان رزمي يانگ را ارزيابي كند . براين اساس مبارزه اي ترتيب داده شده و در آن، دو مبارز به نتيجه تساوي رضايت دادند. يانگ با آنكه توانسته بود در مقابل مبارزي در آن سطح تبحر بايستد ولي احساس ميكرد مهارتهايش هنوز كامل نشده فلذا تصميم گرفت براي بار سوم نزد استادش برگردد. در سفر سوم ، چن چانگ شين مهارتهاي يانگ را به حد اعلا رسانده و عنوان كرد اگر اينبار لوچان به زادگاهش بازگردد، ديگر كسي را ياراي مقابله با او نخواهد بود. لوچان به زادگاهش برگشت و ديگر هيچوقت در مبارزاتش شكست نخورد. يانگ لوچان در مجموع ۱۸ سال در روستاي چن به مطالعه و تمرين تاي چي پرداخت و با آنكه تمامي آموزشها را از چن چانگ شين فرا گرفته بود ولي هيچگاه از توانايي هاي خود راضي نشد. او تمامي جنبه هاي سبك رزمي خود را بدقت بررسي و تمرين مي نمود تا اينكه به سطح اعجاب برانگيزي از مهارت رزمي رسيده و شهرت عام يافت.

يانگ لوچان پس از مراجعت به زادگاهش ، به تدريس تاي چي در خانواده Wu (كه بعدها با تركيب سبك يانگ و چن ، سبك Wu را بنيان نهادند) پرداخت. در اين دوران بود كه يانگ بواسطه مهارتهايش در مبارزه بسيار  معروف شده و با توصيه خانواده Wu بعنوان استاد هنرهاي رزمي دربار سلطنتي به پكن دعوت شد. لوچان  پس از رسيدن به پكن درسال ۱۸۵۰ميلادي در منزل تاجري بنام ژانگ ميهمان شد. يكي از كسب و كارهاي خانواده ژانگ ، تعليم سبكهاي مختلف رزمي بود. اولين برخورد يانگ با خانواده ژانگ  در يك مجلس ميهماني رخداد كه در آن مجلس هركس ميتوانست مهارتهاي رزمي خود را بنمايش بگذارد. در آن اثنا يكي از سران خانواده ژانگ نگاهي تحقيرآميز به اندام نحيف يانگ انداخته و نمايش او را به زمان بعد از نمايش يك رزمي كار معمولي موكول كرد. پس از نمايش حركات يانگ، آقاي ژانگ از او پرسيد آيا ” مشتهاي نرم مثل پارچه ” يانگ لوچان توانايي مبارزه با حريف را نيز دارد؟ لوچان پاسخ داد، بجز سنگ و آهن و برنز ، او ميتواند هر كسي  كه از گوشت و خون ساخته شده باشد را شكست دهد. ژانگ پرسيد آيا حاضر است مبارزه كند؟  و يانگ پاسخ داد نه تنها با او بلكه با هريك از اساتيدي كه  در مجلس حضور دارند حاضر است مبارزه كند. با اين جواب همه ميهمانان به محوطه باغ رفتند تا شاهد اين مبارزه باشند. با شروع مبارزه، يكي از اساتيد هنرهاي رزمي همچون ببري خشمگين بطرف لوچان خيز برداشت و وقتي دو مبارز بهم رسيدند، لوچان فقط دستانش را بلند كرد و در برابر چشمان حيرت زده تماشاگران، حريفش چند متري روي هوا به عقب پرتاب شد. بلافاصله استاد ديگري بطرف لوچان حمله ور شد و او نيز قبل از تمام شدن تكنيك اول، چند متر آن طرفتر بر روي زمين غلطيد و با ديدن اين صحنه ديگر كسي بخود جرات نداد تا به لوچان حمله كند. پس از بازگشت حاضران به سالن ميهماني، لوچان را در بالاترين صندلي مجلس جاي دادند و بسيار احترام كردند. از آن روز به بعد لوچان شروع به تعليم تاي چي در اقامتگاه ژانگ نمود. پس از اين ميهماني، مبارزان بسياري براي مبارزه با لوچان بدانجا مي آمدند و بهر نحو پذيراي شكست مي شدند. از اين زمان به بعد بود كه يانگ لوچان بنام ” يانگ شكست ناپذير ( Yang Wu Di) ” ملقب گرديد. در آن دوران از تاريخ چين ، امپراطوران سلسله چينگ (Qing) كه از منچوري هاي شمال بودند بر اين كشور حكومت ميكردند. مردم چين (كه اصطلاحاً نژاد هان ناميده ميشوند) منچوري ها را اجنبي و غارتگر مي دانستند و منچوري ها نيز بر هنرهاي رزمي نژاد هان ( چيني ها) چشم طمع داشتند . كسب شهرت و مقام استادي در دربار امپراطور ، لوچان را بر سر دو راهي سختي قرار داده بود. او يا بايد عمق هنر رزمي خود را به منچوري ها ياد ميداد و يا تغييراتي در آن ايجاد مي نمود تا هم تكنيك خود را حفظ كند و هم عطش درباريان را به اين هنر سيراب نمايد. در وقايعنامه هنر رزمي تاي چي نوشته Kuo Lien-ying آمده است كه فرم ساده شده اي از تاي چي در دربار امپراطور تدريس شد چرا كه درباريان تمايلي به تمرينات ساعيانه نداشتند و پسران يانگ (يانگ بان هو و يانگ چي ان هو) كه براي كمك به پدرشان در تعليم تاي چي به پكن آمده بودند، از نژاد هان بودند و نمي خواستند عمق هنر خانواده خود را به منچوري ها بياموزند. لذا سبك جديدي از تاچي چوان بنام يانگ شي تاي چي از خاندان يانگ لوچان بوجود آمد كه در طول ساليان بعد تغييرات فراواني نمود. يانگ لوچان با سبك جديد خود موجب اشاعه تاي چي چوان در پايتحت و بتدريج در ديگر نقاط چين گرديد و خدمات او در اين راه شايان تقدير است. امروزه دو سبك شاخص يانگ تاي چي (و طيف وسيعي از فرمهاي مرتيط با آنها) وجود دارند كه بنام سبك پكني و سبك كوانگ پينگ(زادگاه يانگ) شناخته ميشوند. متداولترين فرم تمريني يانگ از سبك پكني استخراج شده و مربوط به فرمي است كه در دربار منچوري ها تدريس ميشد.  امروزه سبك يانگ با توجه به سهولت اجراي آن ، طرفداران بسياري در سرتا سر جهان دارد و علاقمندان اين سبك از اين حيث مديون استاد بزرگي بنام يانگ لوچان هستند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.